تاریخ انتشار : چهارشنبه 27 دی 1396 - 16:16
کد خبر : 29251

هنجارها و آسیب های اجتماعی

هنجارها و آسیب های اجتماعی

برای نوجوانان و جوانان برومند سرزمینم چند صباحی است که از گوشه و کنار این مرز و بوم کهن خبرهایی در رسانه ها و شبکه های مجازی به گوش میرسد از کشتن تا مردن از زمین تا دود و آتش و دریا…. ارمغانی که بر جای میگذارند چیست؟ نهایتا چند روزی را در فضاهای مجازی

برای نوجوانان و جوانان برومند سرزمینم
چند صباحی است که از گوشه و کنار این مرز و بوم کهن خبرهایی در رسانه ها و شبکه های مجازی به گوش میرسد
از کشتن تا مردن
از زمین تا دود و آتش و دریا….
ارمغانی که بر جای میگذارند چیست؟
نهایتا چند روزی را در فضاهای مجازی و واقعی ره به همدلی در پیش میگیریم و بعد از آن به روزمرگی هایمان ادامه میدهیم و در امتدادش غرق میشویم.
از بین این همه خبرهای رخوت بار ، ناگهان خبری را شنیدم و با چهره ایی برخورد کردم که بارها در محیط دانشگاه و در کلاس دیده بودمش !
چهره ی دخترکی پاک و معصوم که دوستانش پیاپی پست میگذاشتند؛
کجا رفتی ؟ چرا رفتی ؟ باورمان نمیشود؟…
آری !
باز هم تکرار یک تفسیر نامحدود !
مرگ!
در حقیقت
مرگ ها غم انگیزترین واقعیت زندگی هستند
گاهی ناگه به سراغ انسان می آیند و فرصت دیدن آخرین لبخند دنیا را با چشم برهم زدنی از آدمی سلب میکنند.
گاهی هم از قبل در گوشه ایی از زندگی کمین میکنند و در فرصتی که قابل پیش بینی است به این تفسیر بی تعبیر زندگی پایان میدهند.
لکن
تلخ ترین و هولناکترین نوعش
خودکشی است
مرگی که خود از قبل دعوتش کرده ایی!
چه دعوتی؟!
میزبان این دعوت کیست؟
شخص از دنیا رخت بر بسته!؟
خیر !!
میزبان این دعوت جامعه است
جامعه ایی که متشکل از فرهنگ و آداب و رسوم و در نهایت افراد متفاوتی است
که هر یک با قراردادی اجتماعی و قبول هنجار ها در کنار هم قرار گرفته اند !
هنجارهایی که گاه با گذشت زمان از دید افرادش تبدیل به انحراف میشوند
و گاه بلعکس.
جامعه امروزمان از نظر بنده ی کمترین ! دچار نوعی “سردرگمی هنجاری ” است
که اغلب هم نسل جوان مبتلا به آن هستند !
سردرگمی هنجاری چیست؟
هنجار یعنی قبول باورها و رفتارها و… که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود
یکی از هنجارهای اجتماعی ،در اکثر جوامع بشری ارتباط برقرار کردن فی مابین دو جنس مخالف است .
در برخی از جوامع این ارتباط با رسیدن به سن مشخصی و بدون الزام بر تعهد مبتنی بر ازدواج برقرار میشود که میتواند سرانجام خوب ! و یا بدی داشته باشد!
اما در جامعه ما برقراری این ارتباط به عنوان یک هنجار اجتماعیِ مورد قبول مستلزم ایجاد علقه ی زوجیت است! مادامی که پسر و یا دختر در عقد هم در نیامده اند نمیتوانند ارتباطی ( یقینا در حد محدود) داشته باشند !
هنجار را پذیرفتیم!
آیا راه رسیدن را هم آموختیم؟
آموزش دادیم؟
پاسخ منفی است.
جامعه امروز ما شدیدا نیازمند این قسم از آموزش هاست
شاید اگر قبل ایجاد روابط رسمی و بعضا غیر رسمی !
مواردی چون ؛
حفظ کرامت و ارزش انسانی
نحوه ی صحیح تصمیم گیری
شناخت هیجانات آنی و زودگذر و استفاده ی بیشتر از قوه تعقل!
مشورت و همفکری با دوستان و افراد قابل اطمینان
تفکر و تعمقْ، قبل از بیان هر کلمه ، جمله و رفتار
و….
به نوجوانان و جوانان ما آموخته میشد، دیگر شاهد اتفاقات ناگوار اینچنینی نباشیم که همه نشات گرفته از سردرگمی هنجاری است!
و در پایان
این شعر را نه به یک بار ، نه به ده بار، که به صدبار و به تکرار با خود زمزمه کنیم

که چه زیبا گفت سهراب:

نه تو می مانی
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتا هی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه،نه! آیینه به تو خیره شده ست
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا همه ای کاش ای کاش!
ظرف این لحظه ولیکن خالی ست
ساحت سینه پذ یرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید در این بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده به غم وعده این خانه مده!

و توفیق از خداست
صدیقه مرادی
زمستان ۹۶

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.